یواشکی های من

اینجا برای از تو نوشتن، هوا کمه

تبلیغات تبلیغات

یخچال

من و بچه ها صبح رفتیم تا خیابون بهار فیش بیمه گرفتیم پیدا کردیم آمدیم خونه.حسابی تو راه بچه ها اذیتم کردن با کالسکه رفتیم ولی تنوع شد دیگه.ریحان همش لج میکرد این میخام اون میخام...رسیدیم دم در که آقا بهم زنگ زد میاد خونه. تا از در آمد آخ گلوم خشک شد آخ پام آخ مردم هلاک شدم تشنمه...همون همیشگی ها...من و بچه ها حسابی خودمون زدیم‌به خوشحالی و خوش آمد گویی...چندباری هم از کوره داشتم در میرفتم که باز فیتیله کشیدیم پایین .بعد سه روز آمده نباید پشیمونش کنم خونه
یواشکی های من ، ۱۴۰۳-۰۷-۱۷ ، متفرقه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها